خانه
دستهبندی نوشتهها
بلاگ
داستانک
چهل تیکه شعر
من و خودِبرترم
مراقبه و متعلقاتش
درباره من
خانه
مرداد ۲۹, ۱۳۹۸
موضوعات
خانه
داستانک
ترس
چند روز پیش موقعی که داشت دنبال عکسی می گشت یک عکس توجهش را جلب کرد. عکسی که به او گفت یک روز بنشیند و در
[…]
مرداد ۲۹, ۱۳۹۸
موضوعات
خانه
داستانک
زبان هستی
وقتی گفت که صبحهای زود با گنجشکها و درخت انجیر همسایه حرف میزند و میگوید درخت زیبا هر روز برایم پنج تا انجیر بنداز، گنجیشگهای خوش
[…]
مرداد ۳۱, ۱۳۹۸
موضوعات
خانه
داستانک
رژه کلمات
_چه چیزی او را سر ذوق می آورد که بنویسد. چه چیزی می تواند حس نوشتن را در او بیدار کند طوری که کلمات برای آمدن
[…]
شهریور ۲, ۱۳۹۸
موضوعات
خانه
من و خودِ برترم
جاده رویاها
نشسته بود و رویا می بافت. حس خوب و نه خوب هر دو در مسیرمدام جایشان را با هم عوض می کردند، گاهی وقت ها هر
[…]
صفحه قبلی
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
صفحه بعد