نوشتههای جدید

اسفند ۱۸, ۱۳۹۸
زندگی چیزی شبیه بوم تهی از رنگ و نقش است. یا کاغذی بدون هیچ سخنی. و یا حتی مشتی گِل که به هیچ شباهت ندارد. نتهایی […]
اسفند ۱۷, ۱۳۹۸
امروز یکی از برنامههای پر کاربرد گوشی بابا کار نمیکرد. از دیروز درگیر گوشی بود و امروز هم. مدام ازم سوال میپرسید. جواب میدادم و چند […]
اسفند ۱۶, ۱۳۹۸
صبح میترسیدم چشمامو باز کنم. چه میشد کرد!؟ نمیشد که تا ابد چشمهام بسته بمونه. بازشون کردم. بله. بودش. سردرد و میگم. سومین روزیه که سردرد […]
اسفند ۱۵, ۱۳۹۸
_امروز چه چیزی خوردهام؟ چه فکری از سرم گذشته است؟ با چه کسی حرف زدهام و از چه موضوعی؟ چه کلمههایی خواندهام و یا نوشتهام؟ چه […]
اسفند ۱۴, ۱۳۹۸
در صف مبارزه ایستادهاند. خندان و رقصان. تمام قد! نمیدانم در دلشان چه گذشته، چه میگذرد. آیا ترس قلب آنها را هم پر کرده؟ آیا استرس […]
اسفند ۱۳, ۱۳۹۸
شاهین کلانتری یک جستار تازه در سایتش منتشر کرده دقیقا با همین عنوان. من هم گفتم جستاری با این نام اینجا برای خودم بگذارم برای روزهایی […]
اسفند ۱۲, ۱۳۹۸
قبل از اتفاقات اخیر این توانایی را داشتیم که هر احساس و خواستهای را تصویر کنیم و نه کلمه. همه چیز تصویر بود. شاید برای همین […]
اسفند ۱۱, ۱۳۹۸
_منتظر چه نشستهای؟ _نمیدانم شاید منتظرم اوضاع درست شود. منتظرم کسی بیاید و بگوید درست شد. سلامتش کردم. جهان را میگویم. دیگر هیچ بیماری گریبانگیر این […]
اسفند ۹, ۱۳۹۸
کتابهای زیادی برای خلق عادتهای خوب و مناسب در بازار وجود دارد. راه و روشهای بسیاری برای کنار گذاشتن عادتهای نادرست توسط روانشناسها ارائه میشود. من […]