نوشتههای جدید

دی ۱۰, ۱۳۹۸
من از سکوتت و نگاهت همه چیز میسازم از شِعر گرفته تا شَهر از شور گرفته تا شهد از می گرفته تا ماه از اَسب گرفته […]
دی ۹, ۱۳۹۸
_این قاب اواخر هفته پیش کاملا اتفاقی به دستم رسید و موقتا اینجا گذاشتمش که تکلیف عکسش مشخص شه. _قاب خالی؟! _اوهوم. قاب خالی. خواستم از […]
دی ۸, ۱۳۹۸
نشستهام پشت میز. با مداد سیاهی که از آخرین تمیزکاری اتاق مری به غنیمت آوردهام مینویسم. روی ورق باطلهای که لغات جدید را تمرین میکنم اِهم… […]
دی ۷, ۱۳۹۸
باران و خاطرهاش تداعی کننده رایچه و صدایی است رایحهای روحنواز و نوایی نوازشگر. برف؛ رایحه ندارد اما صدا.. برف سکوت را فریاد میزند، آن هم […]
دی ۶, ۱۳۹۸
شیوههای مختلفی برای مدیتشین وجود دارد. این تکنیکها باعث میشود از همان ابتدای مسیر سردرگم نباشیم. مطلع نبودن از آنها مسیری را که باید برای رسیدن […]
دی ۵, ۱۳۹۸
این بار شعر عاشقانهام طرحی از سکوت دارد میبافد من و تو را یکی من یکی تو را یکی حرف زدن من یکی سکوت تو یکی […]
دی ۴, ۱۳۹۸
دارم یاد می گیرم. صبور باشم ولی منتظر نه! که زندگی کنم. در حال، خوش و رها. بخواهم ولی نچسبم. رها کنم. به روند زندگی اعتماد […]
دی ۳, ۱۳۹۸
_صدات رو اعصابه. روی اعصاب همه. خودت میدونستی؟ بخصوص وقتی حال آدمها خوب نیست. جدی چرا؟ _ من؟ فکر نمیکنم. آدمای زیادی هستند که صدای منو […]
دی ۲, ۱۳۹۸
امروز یاد خاطرهای برایم زنده شد. چند سال پیش چنین روزهایی در خانه ما و مسیر آشپزخانه تا اتاق من زیباترین سمفونی قرن نواخته میشد. حال […]